۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

آزادی...

آزادی هدیه ی خداوند  است.
من آزادم.
آزادم که به جای تصویر مخدوش یک عشق قدیمی تصویری از یک عشق تازه را ببینم.
آزادم هر عقیده ام را به نقد بکشم خواه معتقدتر شوم خواه رها.
من آزادم بین ایجاد احساس جدید در حادثه و بازنواخت های مغزم یکی را انتخاب کنم.
من آزادم.
آزادم داستان تکراری قربانی را سر دهم یا مسئولیت سفر زندگیم را بپذیرم.
آزادم پاره کنم عادت را و بشکنم سنت را و نو کنم جامه را یا اینکه بپوسم در پشمینه ی بی معنا.
من آزادم و آزادی را دوست دارم.
تو نیز آزادی که آزادی مرا محترم بشماری یا دشمن بداری. تو آزادی که انسان باشی یا نسیان.
تو آزادی که دریابی آزادی مرا یا دیده فرو بندی بر آن. تو آزادی که آزادی مرا فرصت دهی یا به بند بکشی.
من آزادم، تو آزادی.
زنده باد آزادی...

هیچ نظری موجود نیست: