خسته ام از کار زیاد و خواب کم
دلم کوه می خواد
دشت
دریا
کتاب
فیلم
خواب شب
آغوش پدرم
لبخند خواهرم
خرید
ماشین سواری تو اتوبان با سرعت زیاد
خر سواری تو دهات بابام
کشتی گرفتن با داداشم
شب , سکوت , کویر
بارون ,باد
شنای قورباغه
بقیه اش رو حال ندارم بنویسم
زمان ما ضدیتی با آفتاب و به طریق اولی کرم ضد آفتاب نبود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر